آخرین به‌روزرسانی:

مجهز کردن به انگلیسی

معنی

accomplish, accouter, arm, equip, fit, furnish, gird, outfit, rig, tool

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مجهز کردن

  1. مترادف:
    تجهیز کردن
  1. مترادف:
    آماده کردن مهیا ساختن

ارجاع به لغت مجهز کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مجهز کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مجهز کردن

لغات نزدیک مجهز کردن

پیشنهاد بهبود معانی