accomplish, accouter, arm, equip, fit, furnish, gird, outfit, rig, tool
accomplish
accouter
arm
equip
fit
furnish
gird
outfit
rig
tool
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مجهز کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مجهز کردن